امیرخسرو دهلویخسرو و شیرین (فهرست)

شمارهٔ 22 - جوی کندن فرهاد به دستور شیرین در کوه بیستون

1. برون آمد چو صبح عالم افروز

2. بسان جوی شیر از چشمهٔ روز

3. به کوه انداختن فرزانه فرهاد

4. به کوه سنگ شد چون کوه پولاد

5. دل خارا به نیروئی همی کند

6. که در هر ضربتی جوئی همی کند

7. چو بر کارش فتادی چشم یارش

8. یکی را ده شدی نیروی کارش

9. به نظاره شدی گه گه پریروی

10. نشستی یک زمانی بر لب جوی

11. چو دیدی دستگاه کوه کن را

12. گزیدی پشت دست خویشتن را

13. امیدش را به وعده بند کردی

14. بدان وعده دلش خرسند کردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بس که در جان فگار و چشم بیدارم تویی
* هر که پیدا می شود از دور پندارم تویی
شعر کامل
جامی
* باز در این جوی روان گشت آب
* بر لب جو سبزه دمیدن گرفت
شعر کامل
مولوی
* چو رستم پدر باشد و من پسر
* نباید به گیتی کسی تاجور
شعر کامل
فردوسی