امیرخسرو دهلویخسرو و شیرین (فهرست)

شمارهٔ 35 - غزل سرائی باربد از زبان خسرو

1. چو فرخ ساعتی باشد که تقدیر

2. دو عاشق را کند با هم به تدبیر

3. گهی خوش خوش به شادی جام گیرند

4. گهی در بزم وصل آرام گیرند

5. گهی با سرو سنبل دست مالند

6. گهی افسانهٔ هجران سکالند

7. گه از لبها نصیب جان ربایند

8. گه از دلها غبار غم زدایند

9. کسی کاین خواب بختش راستین است

10. کلید دولتش در آستین است

11. بهشت و بوستان بی‌دوست زشتست

12. به روی دوستان زندان بهشتست

13. من و جام می و زلف دوتاهت

14. بهشت و باغ من روی چو ماهت

15. چو من زان روی گلرنگ شدم شاد

16. رها کن سرخ گل را برد باد

17. چو در آغوشم آمد سرو گل روی

18. ممان گو هیچ سروی بر لب جوی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یافتم روشندلی از گریه های نیمشب
* خاطری چون صبح دارم از صفای نیمشب
شعر کامل
رهی معیری
* رحمت نکند بر دل بیچاره فرهاد
* آن کس که سخن گفتن شیرین نشنیدست
شعر کامل
سعدی
* مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند
* زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست
شعر کامل
حافظ