غزل شمارهٔ 132
1. عالمی در ره تو حیرانند
2. پیش و پس هیچ ره نمیدانند
3. عقل و فهم ارچه هر دو تیزروند
4. چون به کارت رسند درمانند
5. جان و دل گرچه عزتی دارند
6. بر در تو غلام و دربانند
7. دوستان را اگرچه درد ز تست
8. مرهم درد خود ترا دانند
9. ورچه فریادخوان شوند از تو
10. هم به فریاد خود ترا خوانند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده