انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 186

1. کس نداند کز غمت چون سوختم

2. خویشتن در چه بلا اندوختم

3. دیدنی دیدم از آن رخسار تو

4. جان بدان یک دیدنت بفروختم

5. برکشیدم جامهٔ شادی ز تن

6. وز بلا دلقی کنون نو دوختم

7. هرچه دانش بود گم کردم همه

8. در فراقت زرگری آموختم

9. زر براندودم برین رخسار سیم

10. آتش اندر کورهٔ دل سوختم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا عقیق تو باید شکر چه سود کند
* مرا جمال تو باید قمر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* یا رهگذر مورچگان است به ‌گلبرک
* یا بر سمن تازه بنفشه بدمیدست
شعر کامل
امیر معزی