انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 194

1. بدان عزمم که دیگر ره به میخانه کمر بندم

2. دل اندر وصل و هجر آن بت بیدادگر بندم

3. به رندی سر برافرازم به باده رخ برافروزم

4. ره میخانه برگیرم در طامات بربندم

5. چو عریان مانم از هستی قباهای بقا دوزم

6. چو مفلس گردم از هستی کمرهای به زر بندم

7. گرم یار خراباتی به کیش خویش بفریبد

8. به زنارش که در ساعت چو او زنار دربندم

9. ز خیر و شر چو حاصل شد سر از گردون برآرد خود

10. من نادان چه معنی را دل اندر خیر و شر بندم

11. چو کس واقف نمی‌گردد همی بر سر کار او

12. همین بندم دل آخر به که در کار دگر بندم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سردار تاجداران هست آفتاب و دریا
* نیلوفرم که بی‌او نیل و فری ندارم
شعر کامل
خاقانی
* نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد
* مگر از مردمک دیده مدادی طلبیم
شعر کامل
حافظ
* بیان شوق چه حاجت که سوز آتش دل
* توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد
شعر کامل
حافظ