انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2

1. جرمی ندارم بیش از این کز جان وفادارم ترا

2. ور قصد آزارم کنی هرگز نیازارم ترا

3. زین جور بر جانم کنون، دست از جفا شستی به خون

4. جانا چه خواهد شد فزون، آخر ز آزارم ترا

5. رخ گر به خون شویم همی، آب از جگر جویم همی

6. در حال خود گویم همی، یادی بود کارم ترا

7. آب رخان من مبر، دل رفت و جان را درنگر

8. تیمار کار من بخور، کز جان خریدارم ترا

9. هان ای صنم خواری مکن، ما را فرازاری مکن

10. آبم به تاتاری مکن، تا دردسر نارم ترا

11. جانا ز لطف ایزدی گر بر دل و جانم زدی

12. هرگز نگویی انوری، روزی وفادارم ترا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون غنچه ز جمعیت دل انجمنی ساز
* برگ طرب خویش ز رنگین سخنی ساز
شعر کامل
صائب تبریزی
* هرچند که قد بی‌بدل دارد سرو
* پیش قد یارم چه محل دارد سرو
شعر کامل
مولوی
* موسم نغمهٔ چنگست که در بزم صبوح
* بلبلان را ز چمن ناله و غوغا برخاست
شعر کامل
سعدی