انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 308

1. سر آن داری کامروز مرا شاد کنی

2. دل مسکین مرا از غمت آزاد کنی

3. خانهٔ صبر دلم کز غم تو گشت خراب

4. زان لب لعل شکربار خود آباد کنی

5. خاک پای توام و زاتش سودای مرا

6. برزنی آب و همه انده بر باد کنی

7. آخرت شرم نیاید که همه عمر مرا

8. وعدهٔ داد دهی و همه بیداد کنی

9. شد فراموش مرا راه سلامت ز غمت

10. چو شود گر به سلامی دل من شاد کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زمین آمد از سم اسپان به جوش
* به ابر اندر آمد فغان و خروش
شعر کامل
فردوسی
* رفتی و همچنان به خیال من اندری
* گویی که در برابر چشمم مصوری
شعر کامل
سعدی
* بر دست حنا بسته نهد پای بهر گام
* هر کس که تماشاگه او زیر چناریست
شعر کامل
فرخی سیستانی