غزل شمارهٔ 33
1. عشق تو از ملک جهان خوشترست
2. رنج تو از راحت جان خوشترست
3. خوشترم آن نیست که دل بردهای
4. دل در جان میزند آن خوشترست
5. من به کرانی شدم از دست هجر
6. پای ملامت به میان خوشترست
7. دل به بدی تن زده تا به شود
8. خوردن زهری به گمان خوشترست
9. وصل تو روزی نشد و روز شد
10. سود نه و مایه زیان خوشترست
11. عمر شد و عشوه به دستم بماند
12. دخل نه و خرج روان خوشترست
13. از پی دل جان به تو انداختیم
14. بر اثر تیر کمان خوشترست
15. کیسهٔ عمرم ز غمت شد تهی
16. بیرمه مرسوم شبان خوشترست
17. این همه هست و تو نه با انوری
18. وین همه در کار جهان خوشترست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده