انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 128 - در عذر مستی

1. خسروا گوهر ثنای ترا

2. جز به الماس عقل نتوان سفت

3. دی چو خورشید در حجاب غروب

4. روی از شرم رای تو بنهفت

5. بیتی از گفته باز می‌گفتم

6. رای عالی بر امتحان آشفت

7. گردی ار عقل داشت صحن دماغ

8. جان به جاروب هیبت تو برفت

9. نطقم اندر حجاب شرم بماند

10. خرم اندر خلاف عجز بخفت

11. حیرتم بر بدیهه خار نهاد

12. تا به باغ بدیهه گل نشکفت

13. عذر مستی مگیر و بی‌خردی

14. آشکارست این سخن نه نهفت

15. خود تو انصاف من بده چو منی

16. چون تویی را ثنا تواند گفت؟

17. عقل الحق از آن شریفترست

18. که شود با دماغ مستان جفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز خاکیم و باید شدن زیر خاک
* همه جای ترسست و تیمار و باک
شعر کامل
فردوسی
* کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
* شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* با کمال احتیاج از خلق استغنا خوش است
* با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی