انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 236 - در نکوهش روزگار

1. یک چند روزگار نه از راه مکرمت

2. بر ما دری ز نعمت گیتی گشاده بود

3. چون چیز اندکی به هم افتاد باز برد

4. گفتی که نزد ما به امانت نهاده بود

5. وامروز هرکه گویدم آن نیم ثروتی

6. کز مادر زمانه به تدریج زاده بود

7. چون با تو نیست گویمش آن بازخواست زود

8. گویی دهنده از سر جودی نداده بود

9. گردون چو سگ به فضلهٔ خود بازگشت کرد

10. بیچاره او که کارش با این فتاده بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
* چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
* شوربخت آن که او نخورد و نداد
شعر کامل
رودکی
* خضاب تازه ای هر دم به روی کار می آری
* شدی پیر و همان دست از سیه کاری نمی داری
شعر کامل
صائب تبریزی