انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 338 - در عذر غیبت از مجلس مخدوم

1. من بدعهد را چه می‌گویی

2. هرچه گویی سزای آن هستم

3. حاکم ار جرم من بود مردم

4. داور ار لطف تو بود جستم

5. لطف باری بریده باد از من

6. تا به خدمت چرا نپیوستم

7. می‌ندانم ز پای سر زین غم

8. تا برفت آن سعادت از دستم

9. خواستم تا بیایم و گویم

10. کز حریفان دینه چون رستم

11. به سر تو که ذات هشیاریست

12. که هنوز این زمان چنان مستم

13. که گشادن نمی‌توانم چشم

14. وین قوافی به حیله بربستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق
* چنان شدست که فرمان عامل معزول
شعر کامل
سعدی
* همیشه نرگس مست تو را بیمار می‌بینم
* ولی در عین بیماریش مردم‌دار می‌بینم
شعر کامل
سلمان ساوجی
* یا بیا کن دل ز خون چون نار و نفع خلق شو
* ورنه رخ را رنگ ده بی نفع چون گلنار باش
شعر کامل
سنایی