انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 425 - لطیفه

1. مرا دی یاسمن پیغام دادست

2. به تو ای صاحب و صدر یگانه

3. ز هر نوعی سخن گفتست پنهان

4. غرض را درج کرده در میانه

5. چه فرمایی کنون پیغام او را

6. به سمع تو رساند بنده یانه

7. مرا گفتست فردا کاتش صبح

8. زند از کورهٔ مشرق زبانه

9. بگو او را که می‌گوید فلانی

10. که ای خلقت چو جودت بی‌کرانه

11. چو در سالی مرا ده روز افزون

12. نباشد نوبت از گشت زمانه

13. پس از ده روز خود تاخیر کردم

14. شوم تا سال دیگر آفسانه

15. کنون درخواستی دارم ز خلقت

16. همانا ناورد با من بهانه

17. دو روزک نیز در صحن چمن آی

18. بگو تا مطرب آرند و چغانه

19. به زیر سایهٔ گل شادمان باش

20. مرا از لطف خود کن شادمانه

21. چون من بهر تو آیم خوب نبود

22. من اندر باغ و تو در تاب خانه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باش تا خار سر کوی ترا نرگس وار
* دسته بندند و سوی مجلس سلطان آرند
شعر کامل
سنایی
* بغل از نامۀ احباب پُر کرد و نمی خواند
* که می ترسد شود مکتوب من هم در میان پیدا
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
* برو ای طبیبم از سر که دوا نمی‌پذیرم
شعر کامل
سعدی