عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 103

1. هر که او دعوی مستی می‌کند

2. آشکارا بت‌پرستی می‌کند

3. هستی آن را می‌سزد کز نیستی

4. هر نفس صدگونه هستی می‌کند

5. هر که از خاک درش رفعت نیافت

6. لاجرم سر سوی پستی می‌کند

7. دل که خورد از جام عشقش جرعه‌ای

8. بی‌خبر شد، شور و مستی می‌کند

9. دل چو خواهم باختن در پای او

10. جان ز شوقش پیش دستی می‌کند

11. چند گویی کو جفا تا کی کند؟

12. ای عراقی، تا تو هستی می‌کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بادام تر آب گل برانگیخت
* گلابی بر گل بادام می‌ریخت
شعر کامل
نظامی
* گر تو خاری همچو خار اندر طلب سرتیز باش
* تا همه خار تو را همچون گل و نسرین کنند
شعر کامل
مولوی
* چشم در صنع الهی باز کن، لب را ببند
* بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد را
شعر کامل
صائب تبریزی