غزل شمارهٔ 136
1. بیجمال تو، ای جهان افروز
2. چشم عشاق، تیره بیند روز
3. دل به ایوان عشق بار نیافت
4. تا به کلی ز خود نکرد بروز
5. در بیابان عشق پی نبرد
6. خانه پرورد لایجوز و یجوز
7. چه بلا بود کان به من نرسید؟
8. زین دل جانگداز درداندوز
9. عشق گوید مرا که: ای طالب
10. چاک زن طیلسان و خرقه بسوز
11. دگر از فهم خویش قصه مخوان
12. قصه خواهی؟ بیا ز ما آموز
13. بنشان، ای عراقی، آتش خویش
14. پس چراغی ز عشق ما افروز
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده