عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 143

1. کردم گذری به میکده دوش

2. سبحه به کف و سجاده بر دوش

3. پیری به در آمد از خرابات

4. کین جا نخرند زرق، مفروش

5. تسبیح بده، پیاله بستان

6. خرقه بنه و پلاس درپوش

7. در صومعه بیهده چه باشی؟

8. در میکده رو، شراب می‌نوش

9. گر یاد کنی جمال ساقی

10. جان و دل و دین کنی فراموش

11. ور بینی عکس روش در جام

12. بی‌باده شوی خراب و مدهوش

13. خواهی که بیابی این چنین کام

14. در ترک مراد خویشتن کوش

15. چون ترک مراد خویش گیری

16. گیری همه آرزو در آغوش

17. گر ساقی عشق‌از خم درد

18. دردی دهدت، مخواه سر جوش

19. تو کار بدو گذار و خوش باش

20. گر زهر تو را دهد بکن نوش

21. چون راست نمی‌شود، عراقی،

22. این کار به گفت و گوی، خاموش!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر پر ز شرم و بهایی مراست
* اگر بیگناهم رهایی مراست
شعر کامل
فردوسی
* ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم
* تو سیاه کم بها بین که چه در دماغ دارد
شعر کامل
حافظ
* خموش باش که گفتی بسی و کس نشنید
* که این دهل ز چه بام‌ست و این بیان ز کجا
شعر کامل
مولوی