غزل شمارهٔ 16
1. شوری ز شراب خانه برخاست
2. برخاست غریوی از چپ و راست
3. تا چشم بتم چه فتنه انگیخت؟
4. کز هر طرفی هزار غوغاست
5. تا جام لبش کدام می داد؟
6. کز جرعهاش هر که هست شیداست
7. ساقی، قدحی، که مست عشقم
8. و آن باده هنوز در سر ماست
9. آن نعرهٔ شور همچنان هست
10. وآن شیفتگی هنوز برجاست
11. کارم، که چو زلف توست در هم
12. بیقامت تو نمیشود راست
13. مقصود تویی مرا ز هستی
14. کز جام، غرض می مصفاست
15. آیینهٔ روی توست جانم
16. عکس رخ تو درو هویداست
17. گل رنگ رخ تو دارد ، ارنه
18. رنگ رخش از پی چه زیباست ؟
19. ور سرو نه قامت تو دیده است
20. او را کشش از چه سوی بالاست؟
21. باغی است جهان، ز عکس رویت
22. خرم دل آن که در تماشاست
23. در باغ همه رخ تو بیند
24. از هر ورق گل، آن که بیناست
25. از عکس رخت دل عراقی
26. گلزار و بهار و باغ و صحراست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده