عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 170

1. آن بخت کو که بر در تو باز بگذرم؟

2. وآن دولت از کجا که تو بازآیی از درم؟

3. می‌خواستم که با تو برآرم دمی به کام

4. نگذاشت روزگار که گردد میسرم

5. از عمر من کنون چو نمانده است هم دمی

6. باری، بیا، که با تو دمی خوش برآورم

7. جانا، روا مدار که با دیدهٔ پر آب

8. نایافته مراد ز کوی تو بگذرم

9. زین گونه سرکشی که تو آغاز کرده‌ای

10. از دست جور تو نه همانا که جان برم

11. دست غم تو بس که مرا پایمال کرد

12. مگذار هجر را که نهد پای بر سرم

13. با وصل همه بگو که: عراقی از آن ماست

14. از لطف تو که یاد کند بار دیگرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غنچه را پیش دهان تو صبا خندان یافت
* آنچنان بر دهنش زد که دهن پر خون شد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم
* حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
شعر کامل
سعدی
* هرگز مگو که کعبه ز بت خوشتر است
* هر جا که هست جلوه ی جانانه خوشتر است
شعر کامل
عرفی شیرازی