عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 181

1. با من دلشده گر یار نسازد چه کنم؟

2. دل غمگین مرا گر ننوازد چه کنم؟

3. بر من آن است که با فرقت او می‌سازم

4. وصلش ار با من بیچاره نسازد چه کنم؟

5. جانم از آتش غم سوخت، نگویید آخر

6. تا غمش یک نفسم جان نگدازد چه کنم؟

7. خود گرفتم که سر اندر ره عشقش بازم

8. با من آن یار اگر عشق نبازد چه کنم؟

9. یاد ناورد ز من هیچ و نپرسید مرا

10. باز یک بارگیم پست نسازد چه کنم؟

11. چند گویند مرا: صبر کن از لشکر غم؟

12. بر من از گوشهٔ ناگاه بتازد چه کنم؟

13. من بدان فخر کنم کز غم او کشته شوم

14. گر عراقی به چنین فخر ننازد چه کنم؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
* مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم
شعر کامل
سعدی
* عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد
* عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* آن چه بر من می‌رود دربندت ای آرام جان
* با کسی گویم که در بندی گرفتار آمدست
شعر کامل
سعدی