عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 207

1. بگذر ای غافل ز یاد این و آن

2. یاد حق کن تا بمانی جاودان

3. تا فراموشت نگردد غیر حق

4. در حقیقت نیستی ذاکر، بدان

5. چون فراموشت شد آنچه دون است

6. ذاکری، گرچه بجنبانی زبان

7. خود نیابی چاشنی ذکر دوست

8. تا کنی یاد خود و سود و زیان

9. چون ز خود وز یاد خود فازغ شوی

10. شاهد مذکور گردی بی گمان

11. بگذری از ذکر اسماء و صفات

12. چون شود مذکور جانت را عیان

13. ذکر جانت را فراگیرد چنانک

14. نایدت یاد از دل و جان و روان

15. واله و مدهوش کردی آن نفس

16. در جمال لایزالی، بی‌نشان

17. هر چه خواهی آن زمان یابی ازو

18. خود کسی خود را نخواهد آن زمان

19. این چنین دولت نخواهی تو مگر

20. بر کنی دل را ز یاد این و آن

21. یاد ناید هیچ گونه حق تو را

22. تا تو یاد آری ز یار و خان ومان

23. ای عراقی، غیر یاد او مکن

24. تا مگر یاد آیدت با ذاکران


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا چند در میان فکنی باد و شانه را؟
* دل را نمی دهیم به زلف تو، زور نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* بار خاطر نیستم روشندلان را چون غبار
* بر بساط سبزه و گل سایهٔ پروانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* لعلت چو شکوفه عقد پروین دارد
* روی تو چو لاله خال مشکین دارد
شعر کامل
خاقانی