عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 242

1. تا زخوبی دل ز من بربوده‌ای

2. کمترک بر جان من بخشوده‌ای

3. تا مرا بر خویش عاشق کرده‌ای

4. روی خوب خود به من ننموده‌ای

5. بر من مسکین نمی‌بخشی، مگر

6. ناله‌های زار من نشنوده‌ای؟

7. از وفا و دوستی کم کرده‌ای

8. در جفا و دشمنی افزوده‌ای

9. کی خبر باشد تو را از حال من؟

10. من چنین در رنج و تو آسوده‌ای

11. کاشکی دانستمی باری که تو

12. هیچ با من یک نفس خوش بوده‌ای؟

13. تا در خود بر عراقی بسته‌ای

14. صد در از محنت برو بگشوده‌ای

15. کاشکی دانستمی باری که تو

16. با عراقی یک نفس خوش بوده‌ای؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روز و شب را همچو خود مجنون کنم
* روز و شب را کی گذارم روز و شب
شعر کامل
مولوی
* قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
* که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
شعر کامل
حافظ
* چو خورشید تیغ از میان برکشید
* شب تیره گشت از جهان ناپدید
شعر کامل
فردوسی