عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 288

1. بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟

2. گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟

3. نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی

4. گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی

5. گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو

6. من به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی؟

7. بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال

8. عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی

9. همه عالم به تو می‌بینم و این نیست عجب

10. به که بینم؟ که تویی چشم مرا بینایی

11. پیش ازین گر دگری در دل من می‌گنجید

12. جز تو را نیست کنون در دل من گنجایی

13. جز تو اندر نظرم هیچ کسی می‌ناید

14. وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی

15. گفتی: «از لب بدهم کام عراقی روزی»

16. وقت آن است که آن وعده وفا فرمایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم
* مگر تو از کرم خویش یار من باشی
شعر کامل
حافظ
* برخیز که در سایه سروی بنشینیم
* کان جا که تو بنشینی بر سرو قیامست
شعر کامل
سعدی
* ز کوه بیستون فرهاد ازان بیرون نمی آید
* که می گردد دو بالا، ناله در کهسار عاشق را
شعر کامل
صائب تبریزی