عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 31

1. شاد کن جان من، که غمگین است

2. رحم کن بر دلم، که مسکین است

3. روز اول که دیدمش گفتم:

4. آنکه روزم سیه کند این است

5. روی بنمای، تا نظاره کنم

6. کارزوی من از جهان این است

7. دل بیچاره را به وصل دمی

8. شادمان کن، که بی‌تو غمگین است

9. بی‌رخت دین من همه کفر است

10. با رخت کفر من همه دین است

11. گه گهی یاد کن به دشنامم

12. سخن تلخ از تو شیرین است

13. دل به تو دادم و ندانستم

14. که تو را کبر و ناز چندین است

15. بنوازی و پس بیازاری

16. آخر، ای دوست این چه آیین است؟

17. کینه بگذار و دلنوازی کن

18. که عراقی نه در خور کین است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید
* هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت
شعر کامل
حافظ
* از خویش برون آی که پیراهن بادام
* از پوست چو زد خیمه برون، پرده قندست
شعر کامل
صائب تبریزی
* به باده دست میالای کان همه خون است
* که قطره قطره چکیده ست از دل انگور
شعر کامل
ظهیر فاریابی