عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 41

1. باز هجر یار دامانم گرفت

2. باز دست غم گریبانم گرفت

3. چنگ در دامان وصلش می‌زدم

4. هجرش اندر تاخت، دامانم گرفت

5. جان ز تن از غصه بیرون خواست شد

6. محنت آمد، دامن جانم گرفت

7. در جهان یک دم نبودم شادمان

8. زان زمان کاندوه جانانم گرفت

9. آتش سوداش ناگه شعله زد

10. در دل غمگین حیرانم گرفت

11. تا چه بد کردم؟ که بد شد حال من

12. هرچه کردم عاقبت آنم گرفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به مبارکی و شادی چو نگار من درآید
* بنشین نظاره می‌کن تو عجایب خدا را
شعر کامل
مولوی
* هیچ از لب و چشم تو قناعت نتوان کرد
* یارب چه نهادند در این شکر و بادام
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
* گدای خاک در دوست پادشاه من است
شعر کامل
حافظ