عراقی_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 3

1. به طعنه گفت مرا دوستی که: ای زراق

2. چرا همیشه شکایت کنی ز دست فراق؟

3. وصال یار نبودت فراق را چه کنی؟

4. نشان عشق نداری، چه لافی از عشاق؟

5. بسی بگفت ازینگونه، گفتمش: بشنو

6. جواب من ز سر صدق، بی‌ریا و نفاق:

7. تو گیر خود که نبوده است هیچ یار مرا

8. به هیچ یار نیم در جهان به جان مشتاق

9. خیال چهرهٔ خوبان ندید چشم دلم

10. به گوش دل نشنیدم خطاب اهل وفاق

11. گرفتم این همه طامات و زرق تلبیس است

12. مرا نه بس که به هند اوفتاده‌ام ز عراق؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
* و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ
* غم زمانه که هیچش کران نمی‌بینم
* دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم
شعر کامل
حافظ
* خضاب تازه ای هر دم به روی کار می آری
* شدی پیر و همان دست از سیه کاری نمی داری
شعر کامل
صائب تبریزی