قسمت سوم-مثنوی
1. آنکه ایشان برو نظر کردند
2. اولش عاشقی خبر کردند
3. عشق در هر دلی که جای گرفت
4. دست برد اندرون و پای گرفت
5. عشق در هر دلی که سر بر زد
6. خیمه از عقل و علم برتر زد
7. هر دلی کو به عشق بینا شد
8. منزلش زیر بود و بالا شد
9. هر دلی را که عشق روی نمود
10. هر زمانی ارادتش افزود
11. هر ارادت که عشق را شاید
12. از رضا و موافقت زاید
13. هر ارادت که از محبت شد
14. یا ز انعام یا ز رایت شد
15. اولش عام و آخرش خاص است
16. محض لطف است و عین اخلاص است
17. در کلام خدای میخوانی
18. که: «علیک محبت منی»
19. چون محبت رسد به عین کمال
20. در دل و جان و الهان جمال
21. عشق نامش نهند اولوالاشواق
22. چون رسد آن به حد استغراق
23. اندرین بحر اگر غریق شوی
24. تو خود استاد این طریق شوی
25. گر شنیدی و شد تو را معلوم
26. رو بخوان تا نکو شود مفهوم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده