اسدی توسیگرشاسپ نامه (فهرست)

شمارهٔ 61-شگفتی جزیره ای که استرنگ داشت

1. سَرِ هفته ز آن جا گرفتند راه

2. رسیدند زی خوش یکی جایگاه

3. جزیری که هفتاد فرسنگ بیش

4. پر از خیزران بود و پر گاومیش

5. از آن گاومیشان همه دشت و غار

6. فکندند ایرانیان بی شمار

7. بجز هندوان هر که خورد از سپاه

8. که خوردنش هندو شمارد گناه

9. گِرَد ماده را مادر و نر پدر

10. از آن کاین دهد شیر و آن کشت و بر

11. بَرِ دامن آن کُه اندر نهیب

12. یکی دشت دیدند سر در نشیب

13. همه خاک او نرم چون توتیا

14. برو مردمی رُسته همچون گیا

15. سر و روی و موی و تن و پا و دست

16. چو اندام ما هم بر اینسان که هست

17. همه چیزشان بد نبدشان توان

18. چه باشد تن مردم بی روان

19. هم از آن گیاهای با بوی و رنگ

20. شناسنده خوانده ورا استرنگ

21. از آن هر که کندی فتادی ز پای

22. چو ایشان شدی بی روان هم به جای

23. به گاوان از آن چند کندند و برد

24. مرآن گاوکان کند بر جای مرد

25. از آن پس ز نیشکر و خیزران

26. ببردند و شد بار کشتی گران

27. براندند دلشاد سه روز باز

28. چهارم رسیدند جایی فراز

29. کهی پُر دهار و شکسته دره

30. دهارش همه کان زر یکسره

31. بسی پشه هر سو به پرواز بود

32. که هر پشه ای مهتر از باز بود

33. بسان سنان نیشتر داشتند

34. همی بر کژ آکند بگذاشتند

35. ز لشکر به زخم سَرِ نیشتر

36. بکشتند سی مرد را بیشتر

37. همان مورچه بُد مِه از گوسپند

38. که در مرد جستی چو شیر نژند

39. نخستی ز سختی تنش خشت و تیر

40. فکندند از آن چند هر گرد گیر

41. ازو بر پَی ِ هر که بشتافتند

42. نشیمنش را کان ِ زر یافتند

43. همه زرّ او چون گیا شاخ شاخ

44. چه بر شخّ برسته چه بر سنگلاخ

45. پراکنده در غار و که هر کسی

46. به کشتی کشیدند از آن زر بسی

47. ز بهر شگفتی همیدون به بند

48. ببردند از آن مور و زآن پشه چند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خجلست سرو بستان بر قامت بلندش
* همه صید عقل گیرد خم زلف چون کمندش
شعر کامل
سعدی
* دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود
* نازپرورد وصال است مجو آزارش
شعر کامل
حافظ
* به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
* به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
شعر کامل
سعدی