عطار_اسرارنامهبخش یازدهم (فهرست)

شمارهٔ 10-الحکایه و التمثیل

1. یکی شاگرد احول داشت استاد

2. مگر شاگرد را جایی فرستاد

3. که ما را یک قرابه روغن آنجاست

4. بیاور زود آن شاگرد برخاست

5. چو آنجا شد که گفت و دیده بگماشت

6. قرابه چون دو دید احول عجب داشت

7. بر استاد آمد گفت ای پیر

8. دو می‌بینم قرابه من چه تدبیر

9. ز خشم استاد گفتش ای بد اختر

10. یکی بشکن دگر یک را بیاور

11. چو او در دیدن خود شک نمی‌دید

12. بشد این شکست آن یک نمی‌دید

13. اگر چیزی همی بینی تو جز خویش

14. توهم آن احول خویشی بیندیش

15. تو هر چیزی که می‌بینی تو آنی

16. ولی چون در غلط ماندی چه دانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از پختگی است گر نشد آواز ما بلند
* کی از سپند سوخته گردد صدا بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
* فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
شعر کامل
حافظ
* هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
* بر آتش تو بجز جان او سپند مباد
شعر کامل
حافظ