عطار_اسرارنامهبخش دوازدهم (فهرست)

شمارهٔ 9-الحکایه و التمثیل

1. بمنبر بر امامی نغز گفتار

2. ز هر نوعی سخن می‌گفت بسیار

3. یکی دیوانه گفتش چه می‌گویی

4. ز چندین گفت آخر می چه جویی

5. جوابش داد حالی مرد هشیار

6. که چل سالست تا می‌گویم اسرار

7. بهر مجلس یکی غسلی بیارم

8. چنین مجلس چرا آخر ندارم

9. جوابش داد آن مجنون مفلس

10. که چل سال دگرمی گوی مجلس

11. همی کن غسل و این اسرار می‌گوی

12. گهی قرآن و گه اخبار می‌گوی

13. چو سال تو رسد از چل به هشتاد

14. بنزدیک من آی آنگه چون باد

15. کواره با خود آر ای دوغ خواره

16. که با دوغت کنم اندر کواره

17. بعمری این کواره بافتی تو

18. ولیکن دوغ در وی یافتی تو

19. سبد در آب داری می ندانی

20. سر اندر خواب داری می ندانی

21. بسی خورشید اندر دشت تابد

22. ولیکن دشت او را درنیابد

23. مرا صبرست تا این طبل پر باد

24. دریده گردد و بی بانگ و فریاد

25. اگر بینا شود چشمت باسرار

26. نماند عالم ودیار و آثار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* میلی که داشتند حریفان به نقل ومی
* از چشمک شکوفه بادام تازه شد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بس که چون نی‌شکری نازک و شیرین و لطیف
* بند بند تو ز سر تا به قدم شیرین‌ست
شعر کامل
هلالی جغتایی
* چو تا با من سخن گویی ز شادی
* چو مرزنگوش گردم سر به سر گوش
شعر کامل
ظهیر فاریابی