عطار_اسرارنامهبخش نوزدهم (فهرست)

شمارهٔ 11-الحکایه و التمثیل

1. مگر آن گربه در بریانی آویخت

2. ربود از سفره بریانی و بگریخت

3. یکی شد تا ز پیشش ره بگیرد

4. مگر آن گربه را ناگه بگیرد

5. عزیزی آن بدید از دور ناگاه

6. که می‌زد گربه را آن مرد در راه

7. بدو گفت ای ز دل رفته قرارت

8. بیفتادست با این گربه کارت

9. تو آن سگ را زن ای سگ طبع ناساز

10. که بریانی ستاند گربه را باز

11. زهی خوش با سگی تازی نشسته

12. بپیش سگ بدمسازی نشسته

13. بپیش سگ بسوزن دادن آیند

14. چو سوزن داده شد تیغ آزمایند

15. بکار سگ بسی گردی تو شیری

16. هنوز این سگ نیاوردست سیری

17. تو سگ را بند کن روزی نهاست

18. که گردن بستهٔ با سگ گشادست

19. فرو ماندی همی چون مبتلایی

20. که چون قوتی بدست آری ز جایی

21. تو بر رزاق ایمن باش آخر

22. صبوری ورز وساکن باش آخر

23. ز کافر می‌نگیرد رزق خود باز

24. کجا گیرد ز مرد پر خرد باز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیان شوق چه حاجت که سوز آتش دل
* توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد
شعر کامل
حافظ
* نخل تنهایی من میوه فراوان دارد
* نیست چون بی ثمران حاجت پیوند مرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
* بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
شعر کامل
سعدی