عطار_اسرارنامهبخش بیست و دوم (فهرست)

شمارهٔ 6-الحکایه و التمثیل

1. نکو گفتست آن درویش حالی

2. که می‌خواهم سه چیز از حق تعالی

3. یکی در خواب مرگی با سلامت

4. دوم در مرگ خوابی تا قیامت

5. سیم چیزی که گفتن را نشاید

6. چه گویم زانک در گفتن نیاید

7. خداوندا بفضلت دل قوی باد

8. کسی کز ما کند بر نیکویی یاد

9. قرین نور باد آن پاک رایی

10. که این گوینده را گوید دعایی

11. گرت در جام خود خونیست برخیز

12. ز چشم خون فشان بر خاک ما ریز

13. که بعد از ما عزیزان وفادار

14. بخاک ما فرو گویند بسیار

15. کنند از دل بسوی ما خطابی

16. ولی از گور ما ناید جوابی

17. بسی خونها بخوردند و برفتند

18. بدرد و غصه زیر خاک خفتند

19. کنون ما نیز خون خوردیم و رفتیم

20. بدرد و غصه زیر خاک خفتیم

21. بسی گفتیم و خاموشی گزیدیم

22. ز گویایی بخاموشی رسیدیم

23. خموشانند زیر خاک بسیار

24. نبینم من ازیشان کس خبردار

25. هزاران جان پاک از قالب پاک

26. فدای این همه روهای پر خاک

27. چرا چندین سخن بایست گفتن

28. چو زیر خاک می‌بایست خفتن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بگیر خون خود از جام ارغوانی رنگ
* که یک دو هفته بود جوش ارغوان درباغ
شعر کامل
صائب تبریزی
* من دلی ‌دارم ز عشقش گرم و پیش او شوم
* تا مگر بنشاند این گرمی به کافور و گلاب
شعر کامل
امیر معزی
* سرو چون نازد به خوبی در بهارستان ناز
* از سهی سرو نگارستان من یاد آورید
شعر کامل
محتشم کاشانی