عطار_اسرارنامهبخش ششم (فهرست)

شمارهٔ 3-الحکایه و التمثیل

1. بشب حلاج را دیدند در خواب

2. بریده سر بکف با جام جلاب

3. بدو گفتند چونی سر بریده

4. بگو تا چیست این جام گزیده

5. چنین گفت که او سلطان نکونام

6. بدست سر بریده می‌دهد جام

7. کسی این جام معنی می‌کند نوش

8. که کردست او سر خود را فراموش

9. نخستین جسم خود در اسم درباز

10. پس آنگه جان زبعد اسم درباز

11. چنان در اسم او کن جسم پنهان

12. که می‌گردد الف در بسم پنهان

13. چو جسمت رفت جان را کن مصفا

14. برآی ازجان و گم شو در مسما

15. یکی دریاست زو علم گرفته

16. همه موجش دل آدم گرفته

17. کجا این موج دریا می‌نشیند

18. که دریا چیست در ما می‌نشیند

19. مرا باید که جان و تن بماند

20. وگر هر دو بماند من نماند

21. من و تو یک من زهرست در کار

22. که ز آن یک جوشده کوهی نگوسار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک طرف دیده را گردید و رفت
* اوفتاد آهسته و غلتید و رفت
شعر کامل
پروین اعتصامی
* چهره ات گل در گریبان می کند آیینه را
* طره ات سنبل به دامان می کند آیینه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* لب عیسی صفتش مرده به دم زنده کند
* گر پرد با پر جان جانب کیوان رسدش
شعر کامل
مولوی