عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 117

1. هر دلی کز عشق تو آگاه نیست

2. گو برو کو مرد این درگاه نیست

3. هر که را خوش نیست با اندوه تو

4. جان او از ذوق عشق آگاه نیست

5. ای دل ار مرد رهی مردانه باش

6. زانکه اندر عاشقی اکراه نیست

7. عاشقان چون حلقه بر در مانده‌اند

8. زانکه نزدیک تو کس را راه نیست

9. گرد بر گرد دلم از درد تو

10. خون گرفت و زهرهٔ یک آه نیست

11. بر سر آی از قعر چاه نفس از آنک

12. یوسف مصریت اندر چاه نیست

13. چند جویی آب و جاه ار عاشقی

14. عاشق اندر بند آب و جاه نیست

15. زاد راه مرد عاشق نیستی است

16. نیست شو در راه آن دلخواه نیست

17. در ده ای عطار تن در نیستی

18. زانکه آنجا مرد هستی شاه نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وقت است درین انجمن از تنگدلیها
* چون پسته زبان در دهنم زنگ برآرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
* غم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز
شعر کامل
رهی معیری
* سبکساران به شور آیند از هر حرف بی مغزی
* به فریاد آورد اندک نسیمی نیستانی را
شعر کامل
صائب تبریزی