عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 186

1. بر در حق هر که کار و بار ندارد

2. نزد حق او هیچ اعتبار ندارد

3. جان به تماشای گلشن در حق بر

4. خوش بود آن گلشنی که خار ندارد

5. مست خراب شراب شوق خدا شو

6. زانکه شراب خدا خمار ندارد

7. خدمت حق کن به هر مقام که باشی

8. خدمت مخلوق افتخار ندارد

9. تا بتند عنکبوت بر در هر غار

10. پردهٔ عصمت که پود و تار ندارد

11. ساختن پرده آنچنان ز که آموخت

12. از در آنکس که پرده‌دار ندارد

13. تا دل عطار در دو کون فروشد

14. از پی آن بار بار بار ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غلام مردم چشمم که با سیاه دلی
* هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم
شعر کامل
حافظ
* آن روز که تعلیم تو می‌کرد معلم
* بر لوح تو ننوشت مگر حرف وفا را؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* نبیند چو تو نیز گردان سپهر
* به رزم و به بزم و به رای و به چهر
شعر کامل
فردوسی