عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 198

1. هر دل که وصال تو طلب کرد

2. شب خوش بادش که روز شب کرد

3. در تاریکی میان خون مرد

4. هر که آب حیات تو طلب کرد

5. وآنکس که بنا در این گهر یافت

6. بی خود شد و مدتی طرب کرد

7. آن چیز که یافت بس عجب یافت

8. وآن حال که کرد بس عجب کرد

9. چون حوصله پر برآمد او را

10. بانگی نه به وقت ازین سبب کرد

11. عشق تو میان خون و آتش

12. بردار کشیدش و ادب کرد

13. عشق تو هزار طیلسان را

14. در گردن عاشقان کنب کرد

15. بس مرد شگرف را که این بحر

16. لب برهم دوخت و خشک لب کرد

17. بس جان عظیم را که این درد

18. گه تاب بسوخت گاه تب کرد

19. چون خار رطب بد و رطب خار

20. عقل از چه عزیمت رطب کرد

21. صد حقه و مهره هست و هیچ است

22. این کار کدام بلعجب کرد

23. چون نتوانی محمدی یافت

24. باری مکن آنچه بولهب کرد

25. عطار سزد که پشت گرم است

26. چون روی به قبلهٔ عرب کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شاه آن نیست که ملکی به سپاهی گیرد
* شاه آنست که بر ملک دلی باشد شاه
شعر کامل
وحشی بافقی
* در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
* کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
شعر کامل
حافظ
* ز ناله ای که کند خامه می توان دانست
* که کوه درد به دل صاحب سخن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی