عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 219

1. زندهٔ عشق تو آب زندگانی کی خورد

2. عاشق رویت غم جان و جوانی کی خورد

3. هر که خورد از جام دولت درد دردت قطره‌ای

4. تا که جان دارد شراب شادمانی کی خورد

5. جان چو باقی شد ز خورشید جمالت تا ابد

6. ذره‌ای اندوه این زندان فانی کی خورد

7. گر فصیح عالمی باشد به پیش عشق تو

8. تا نه لال آید زلال جاودانی کی خورد

9. دل که عشقت یافت بیرون آمد از بار دو کون

10. هر که سلطان شد قفای پاسبانی کی خورد

11. هر کسی گوید شرابی خورده‌ام از دست دوست

12. پادشه با هر گدایی دوستگانی کی خورد

13. جان ما چون نوش‌داروی یقین عشق خورد

14. با یقین عشق ز هر بد گمانی کی خورد

15. چون دل عطار در عشقت غم صد جان نخورد

16. پس غم این تنگ جای استخوانی کی خورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خیز تا در تو یک نظاره کنند
* هم کف و هم ترنج پاره کنند
شعر کامل
نظامی
* عتاب و لطف ز ابروی گلرخان پیداست
* صفای هر چمن از روی باغبان پیداست
شعر کامل
صائب تبریزی
* غلام همت آن نازنینم
* که کار خیر بی روی و ریا کرد
شعر کامل
حافظ