عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 227

1. دل به سودای تو جان در بازد

2. جان برای تو جهان در بازد

3. دل چو عشق تو درآید به میان

4. هرچه دارد به میان در بازد

5. ور بگوید که که را دارد دوست

6. سر به دعوی زبان در بازد

7. هر که در کوی تو آید به قمار

8. دل برافشاند و جان در بازد

9. هر که یک جرعه می عشق تو خورد

10. جان و دل نعره‌زنان در بازد

11. جملهٔ نیک و بد از سر بنهد

12. همهٔ نام و نشان در بازد

13. هیچ چیزش به نگیرد دامن

14. گر همه سود و زیان در بازد

15. جان عطار درین وادی عشق

16. هر چه کون است و مکان در بازد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نازک شده است خاطر گل ورنه پیش ازین
* در گوش باغ نغمه بلبل گران نبود
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز دشمن جفا بردی از بهر دوست
* که تریاک اکبر بود زهر دوست
شعر کامل
سعدی
* چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری
* سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد
شعر کامل
حافظ