عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 271

1. نه دل چو غمت آمد از خویشتن اندیشد

2. نه عقل چو عشق آمد از جان و تن اندیشد

3. چون آتش عشق تو شعله زند اندر دل

4. کم کاستتیی آن کس کز خویشتن اندیشد

5. گر مدعی عشقت در چاه بلا افتد

6. کفر است درین معنی کانجا رسن اندیشد

7. پروانه بر معنی کی محرم شمع افتد

8. گر در همه عمر خود از سوختن اندیشد

9. عاشق که به صد زاری در عشق تو جان بدهد

10. خصمیش کند جانش گر از کفن اندیشد

11. عاشق همه رسوا به در انجمن عالم

12. کانجام نگیرد ره گر ز انجمن اندیشد

13. جانا چو دلم خستی راه سخنم بستی

14. عطار به صد مستی تا کی سخن اندیشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خورشید جان عاشقان در خلوت الله شد
شعر کامل
مولوی
* تاک اگر دست حمایت برنیارد ز آستین
* کیست کز دست فلک گیرد گریبان مرا؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدیا گر بکند سیل فنا خانهٔ عمر
* دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
شعر کامل
سعدی