عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 306

1. دل ز میان جان و دل قصد هوات می‌کند

2. جان به امید وصل تو عزم وفات می‌کند

3. گرچه ندید جان و دل از تو وفا به هیچ روی

4. بر سر صد هزار غم یاد جفات می‌کند

5. می‌نکند به صد قران ترک کلاه‌دار چرخ

6. آنچه میان عاشقان بند قبات می‌کند

7. خسرو یک سواره را بر رخ نطع نیلگون

8. لعل تو طرح می‌نهد روی تو مات می‌کند

9. جان و دلم به دلبری زیر و زبر همی کنی

10. وین تو نمی‌کنی بتا زلف دوتات می‌کند

11. خود تو چه آفتی که چرخ از پی گوشمال من

12. هر نفسی به داوری بر سر مات می‌کند

13. گرچه فرید، از جفا می‌نکند سزای تو

14. خط تو خود به دست خود با تو سزات می‌کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرو آزاد به بالای تو می‌ماند راست
* لیکنش با تو میسر نشود رفتاری
شعر کامل
سعدی
* مرا که خال تو فلفل فکنده است برآتش
* چرا ز غالیه دلبند می‌کنی و دلاویز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
* خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
شعر کامل
حافظ