عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 310

1. گر فلک دیده بر آن چهرهٔ زیبا فکند

2. ماه را موی کشان کرده به صحرا فکند

3. هر شبی زان بگشاید فلک این چندین چشم

4. بو که یک چشم بر آن طلعت زیبا فکند

5. همچو پروانه به نظارهٔ او شمع سپهر

6. پر زنان خویش برین گلشن خضرا فکند

7. خاک او زان شده‌ام تا چو میی نوش کند

8. جرعه‌ای بوی لبش یافته بر ما فکند

9. چون دل سوخته اندر سر زلفش بستم

10. هر دم از دست بیندازد و در پا فکند

11. زلف در پای چرا می‌فکند زانکه کمند

12. شرط آن است که از زیر به بالا فکند

13. غمش از صومعه عطار جگر سوخته را

14. هر نفس نعره‌زنان بر سر غوغا فکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چند باشی همچو خون مرده پنهان زیر پوست؟
* همتی کن، پوست را بشکاف بر خود چون انار
شعر کامل
صائب تبریزی
* کاش آن به خشم رفته ما آشتی کنان
* بازآمدی که دیده مشتاق بر درست
شعر کامل
سعدی
* می‌خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
* از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
شعر کامل
حافظ