عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 353

1. سر زلف دلستانت به شکن دریغم آید

2. صفت بر چو سیمت به سمن دریغم آید

3. من تشنه زان نخواهم ز لب خوشت شرابی

4. که حلاوت لب تو به دهن دریغم آید

5. مرساد هیچ آفت به تن و به جانت هرگز

6. که به جان فسوس باشد که به تن دریغم آید

7. تن کشتگان خود را به میان خون رها کن

8. که چنان تنی درین ره به کفن دریغم آید

9. ز فرید می‌نیاید سخن لب تو گفتن

10. که لب شکر فشانت به سخن دریغم آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زهی جماعت کوته نظر که سرو سهی را
* گمان برند که چون قد دلربای تو باشد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* دل که آیینه شاهیست غباری دارد
* از خدا می‌طلبم صحبت روشن رایی
شعر کامل
حافظ
* سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
* آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
شعر کامل
حافظ