عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 382

1. دلم دردی که دارد با که گوید

2. گنه خود کرد تاوان از که جوید

3. دریغا نیست همدردی موافق

4. که بر بخت بدم خوش خوش بموید

5. مرا گفتی که ترک ما بگفتی

6. به ترک زندگانی کس بگوید

7. کسی کز خوان وصلت سیر نبود

8. چرا باید که دست از تو بشوید

9. ز صد بارو دلم روی تو بیند

10. ز صد فرسنگ بوی تو ببوید

11. گل وصلت فراموشم نگردد

12. وگر خار از سر گورم بروید

13. غم درد دل عطار امروز

14. چه فرمایی بگوید یا نگوید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن مه به جانب سفر آهنگ می کند
* صحرا و شهر بر دل ما تنگ می کند
شعر کامل
جامی
* می رسد جاذبه عشق به فریاد مرا
* یوسف آن نیست که پیوسته درین چاه بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند
* کلهٔ جم به گدای سر راهی بخشند
شعر کامل
اقبال لاهوری