عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 389

1. بردار صراحیی ز خمار

2. بربند به روی خرقه زنار

3. با دردکشان دردپیشه

4. بنشین و دمی مباش هشیار

5. یا پیش هوا به سجده درشو

6. یا بند هوا ز پای بردار

7. تا چند نهان کنی به تلبیس

8. این دین مزورت ز اغیار

9. تا کی ز مذبذبین بوی تو

10. یک لحظه نخفته و نه بیدار

11. گر زن صفتی به کوی سر نه

12. ور مرد رهی درآی در کار

13. سر در نه و هرچه بایدت کن

14. گه کعبه مجوی و گاه خمار

15. چون سیر شدی ز هرزه کاری

16. آنگاه به دین درآی یکبار

17. گه آیی و گاه بازگردی

18. این نیست نشان مرد دین‌دار

19. چیزی که صلاح تو در آن است

20. بنیوش که با تو گفت عطار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
* چه دست‌ها که ز دست تو بر خداوند است
شعر کامل
سعدی
* امروز شهر ما را صد رونق‌ست و جانست
* زیرا که شاه خوبان امروز در میانست
شعر کامل
مولوی
* دلی خزینه گوهر شود که چون دریا
* هزار مهر ز گرداب بر دهن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی