عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 39

1. عزیزا هر دو عالم سایهٔ توست

2. بهشت و دوزخ از پیرایهٔ توست

3. تویی از روی ذات آئینهٔ شاه

4. شه از روی صفاتی آیهٔ توست

5. که داند تا تو اندر پردهٔ غیب

6. چه چیزی و چه اصلی مایهٔ توست

7. تو طفلی وانکه در گهوارهٔ تو

8. تو را کج می‌کند هم دایهٔ توست

9. اگر بالغ شوی ظاهر ببینی

10. که صد عالم فزون‌تر پایهٔ توست

11. تو اندر پردهٔ غیبی و آن چیز

12. که می‌بینی تو آن خود سایهٔ توست

13. برآی از پرده و بیع و شرا کن

14. که هر دو کون یک سرمایهٔ توست

15. تو از عطار بشنو کانچه اصل است

16. برون نی از تو و همسایهٔ توست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب تیره بلبل نخسپد همی
* گل از باد و باران بجنبد همی
شعر کامل
فردوسی
* داد در ایام خامی میوه خود را به باد
* نخل پرباری که از دیوار بستان سر کشید
شعر کامل
صائب تبریزی
* گم شدن در گم شدن دین منست
* نیستی در هست آیین منست
شعر کامل
مولوی