عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 439

1. دلی کامد ز عشق دوست در جوش

2. بماند تا قیامت مست و مدهوش

3. ز بسیاری که یاد آرد ز معشوق

4. کند یکبارگی خود را فراموش

5. بر اومید وصال دوست هر دم

6. قدح‌ها زهر ناکامی کند نوش

7. برون آید ز جمع خود نمایان

8. بیندازد ردای و فوطه از دوش

9. اگر بی دوست یک دم زو برآید

10. شود در ماتم آن دم سیه‌پوش

11. فروماند زبان او ز گفتن

12. بماند تا ابد حیران و خاموش

13. درین اندیشه هرگز نیز دیگر

14. بننشیند دل عطار از جوش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیری اگر چه گوهر دندان ز من گرفت
* شادم که بی نیاز مرا از خلال کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
* که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
شعر کامل
سعدی
* همچنان طفلی که در وحشت سرایی مانده است
* دل درون سینه ام بی طاقتی ها می کند
شعر کامل
رهی معیری