عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 481

1. مرا قلاش می‌خوانند، هستم

2. من از دردی کشان نیم مستم

3. نمی‌گویم ز مستی توبه کردم

4. هر آن توبه کزان کردم، شکستم

5. ملامت آن زمان بر خود گرفتم

6. که دل در مهر آن دلدار بستم

7. من آن روزی که نام عشق بردم

8. ز بند ننگ و نام خویش رستم

9. نمی‌گویم که فاسق نیستم من

10. هر آن چیزی که می‌گویند هستم

11. ز زهد و نیکنامی عار دارم

12. من آن عطار دردی‌خوار مستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست
* هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست
شعر کامل
سعدی
* ترک هواست، کشتی دریای معرفت
* عارف به ذات شو نه به دلق قلندری
شعر کامل
سعدی
* ز ناله ای که کند خامه می توان دانست
* که کوه درد به دل صاحب سخن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی