عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 491

1. بر درد تو دل از آن نهادم

2. کان درد برای جان نهادم

3. از مال جهانم نیم جان بود

4. با درد تو در میان نهادم

5. از در سرشک و گوهر اشک

6. بس گنج که رایگان نهادم

7. هر روز هزار بار خود را

8. در بوتهٔ امتحان نهادم

9. از بوته چو پا برون گرفتم

10. مهر غم تو بر آن نهادم

11. آن سر که ببند کس نیاید

12. از دست تو در جهان نهادم

13. شوریده به شهر در فتادم

14. بنیاد جنون چنان نهادم

15. کز یک دم خویش هفت دوزخ

16. در جنب نه آسمان نهادم

17. بس شب که در اشتیاق رویت

18. سر بر سر آستان نهادم

19. بس روز که دل کباب کردم

20. در پیش سگانت خوان نهادم

21. سودای تو سر چو بر نمی‌تافت

22. با مغز در استخوان نهادم

23. چه سود که بی تو بر من آمد

24. هر تیر که در کمان نهادم

25. صد ساله ذخیرهٔ ملامت

26. زان غمزهٔ دلستان نهادم

27. صد لقمهٔ زهر در دهانم

28. زان لعل شکرفشان نهادم

29. هر فکر که از لب تو کردم

30. بندی است که بر دهان نهادم

31. عطار به جان رسیده را مهر

32. از مهر تو بر زبان نهادم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوردن گندم برون انداخت آدم را ز خلد
* تا بدانی پیش حق یک جو اطاعت سهل نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* همین بس شاهد یکرنگی معشوق با عاشق
* که بلبل عاشق است و گل گریبان پاره می سازد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا درون آمد غمش، از سینه بیرون شد نفس
* نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را
شعر کامل
فروغی بسطامی