عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 515

1. مسلمانان من آن گبرم که دین را خوار می‌دارم

2. مسلمانم همی خوانند و من زنار می‌دارم

3. طریق صوفیان ورزم، ولیکن از صفا دورم

4. صفا کی باشدم چون من سر خمار می‌دارم

5. ببستم خانقه را در، در میخانه بگشودم

6. ز می من فخر می‌گیرم ز مسجد عار می‌دارم

7. چو یار اندر خرابات است من اندر کعبه چون باشم

8. خراباتی صفت خود را ز بهر یار می‌دارم

9. به گرد کوی او هر شب بدان امید چون عطار

10. مگر بنوازدم یاری خروش زار می‌دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز کینه دور بود سینه ای که من دارم
* غبار نیست بر آیینه ای که من دارم
شعر کامل
رهی معیری
* این یک نفس که دیده ما میهمان توست
* آیینه پیش رو نگذاری چه می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی