عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 634

1. قصد کرد از سرکشی یارم به جان

2. قصد او را من خریدارم به جان

3. گر بسوزد همچو شمعم عشق او

4. راز عشقش را نگه دارم به جان

5. عشق او دل خواهد و زین چاره نیست

6. دل بدادم چون گرفتارم به جان

7. ماه‌رویا جان من در حکم توست

8. جان ببر چند آوری کارم به جان

9. نی چو عشقم هست جانم گو مباش

10. من ز جان خویش بیزارم به جان

11. جانم از شادی نگنجد در جهان

12. گر دهی ای ماه زنهارم به جان

13. گر بسوزی بند بندم از جفا

14. من وفای تو به جان دارم به جان

15. هرچه فرمایی وگر جان خواهیم

16. پیشباز آیم به جای آرم به جان

17. چون دل عطار از زاری بسوخت

18. کم طلب زین بیش آزارم به جان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا توانی مده از کف به بهار ای ساقی
* لب جوی و لب جام و لب یار ای ساقی!
شعر کامل
سلمان ساوجی
* می کند پاک از سرشک سرخ روی ما رقیب
* از حسد دیدن نیارد رنگ بر رخسار ما
شعر کامل
جامی
* دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
* و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
شعر کامل
حافظ