عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 664

1. عشق تو در جان من ای جان من

2. آتشی زد در دل بریان من

3. در دل بریان من آتش مزن

4. رحم کن بر دیدهٔ گریان من

5. دیدهٔ گریان من پرخون مدار

6. در نگر آخر به‌سوز جان من

7. سوز جانم بیش ازین ظاهر مکن

8. گوش می‌دار این غم پنهان من

9. درد این بیچاره از حد درگذشت

10. چاره‌ای ساز و بکن درمان من

11. خود مرا فرمان کجا باشد ولیک

12. کج مکن چون زلف خود پیمان من

13. هرچه خواهی کن تو به دانی از آنک

14. زاریی باشد نه فرمان زان من

15. جان عطار از تو در آتش فتاد

16. آب زن در آتش سوزان من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی
* مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
* گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
شعر کامل
سعدی
* از ثمر شیرین نسازی گر دهان خلق را
* سعی کن از سایه ات چون بید آساید کسی
شعر کامل
صائب تبریزی