عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 678

1. تا دل ز دست بیفتاد از تو

2. تن به اندوه فرو داد از تو

3. دل من گشت چو دریایی خون

4. چشم من چشمهٔ خون زاد از تو

5. تا دلم بندهٔ سودای تو شد

6. نیستم یک نفس آزاد از تو

7. چند در خون دلم گردانی

8. طاقتم نیست که فریاد از تو

9. لیک فریاد نمی‌دارد سود

10. گر زیانیم بود باد از تو

11. تا ز عمرم نفسی می‌ماند

12. خامشی از من و بیداد از تو

13. خامشی به به چنین دل که مراست

14. شرمم آید که کنم یاد از تو

15. در ره عشق تو شادیم مباد

16. گر نیم من به غمت شاد از تو

17. شادمانیم نباشد که مرا

18. کار با درد تو افتاد از تو

19. دل عطار چو درد تو نیافت

20. شد درین واقعه بر باد از تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بدین صفت که ز هر سو کشیده‌ای صف مژگان
* تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
* گر در آیینه ببینی برود دل ز برت
شعر کامل
سعدی
* لقای تو چو نباشد بقای عمر چه سود
* پناه تو چو نباشد سپر چه سود کند
شعر کامل
مولوی